این مقاله قصد دارد به مطالعه تاثیر مکاتب کلاسیسیسم (تکلیف) و رمانتیسم (هوای نفس) بر پرنسس دو کلو اثر مادام دو لافایت (١٦٩٣-١٦٣٤ ) بپردازد. در قرن هفدهم این رمان احساسی مانند اثری اخلاقگرا با گرایش به رمانتیسم ...
بیشتر
این مقاله قصد دارد به مطالعه تاثیر مکاتب کلاسیسیسم (تکلیف) و رمانتیسم (هوای نفس) بر پرنسس دو کلو اثر مادام دو لافایت (١٦٩٣-١٦٣٤ ) بپردازد. در قرن هفدهم این رمان احساسی مانند اثری اخلاقگرا با گرایش به رمانتیسم در آثار کلاسیک، مطرح بوده است. به علاوه، "عشق" و" اعتراف" برای یافتن نقش هوای نفس در عملکرد پرنسس دو موضوع اساسیاند؛ به گونهای که حسادت و رقابت میان شخصیتها به مرگی غمبار و حیاتی سعادتمند منجر میشود. این پند متناقض تا جایی پیش میرود که پیچیدگی رفتار قهرمان رمان وفاداری را در مقابل خیانت قرار میدهد و تعادل روانی اش را در کلاسیسیسم پویا و رمانتیسم پرشور جستجو میکند. در سبک نویسندگی مادام دو لا فایت بیداری وجدان برای رسیدن به انزوایی پرهیزگارانه در تصمیم اثربخش پرنسس متجلی میشود. بدین ترتیب، نشانههای بارز تاثیرپذیری پرنسس دو کلو از هر دو مکتب که آشکارا در تحکیم بخشیدن به شأن و وقار انسانی سهم مهمی دارند را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد .
مقاله حاضر در نظر دارد بازنویسی قصههای هزار و یک شب توسط مارسل پروست (١٩٢٢- ١٨٧١) در جستجوی زمان از دست رفته را آشکار سازد. پروست با الهام گرفتن از شرق به خلق دنیای شگفتانگیز خود میپردازد و شهرزاد ...
بیشتر
مقاله حاضر در نظر دارد بازنویسی قصههای هزار و یک شب توسط مارسل پروست (١٩٢٢- ١٨٧١) در جستجوی زمان از دست رفته را آشکار سازد. پروست با الهام گرفتن از شرق به خلق دنیای شگفتانگیز خود میپردازد و شهرزاد قصهگو نیز در نوشتار او به عنوان القاگر و اشاعهگر بلقوه حافظه مطرح میشود. به علاوه˓ جادو و استعاره در درک مفهوم غرابت پسندی دو موضوع اساسیاند که از دیدگاه مارسل پروست دوگانگی شخصیتها میتواند معیار مناسبی در تبلور دنیای تخیلی تلقی شود (مادام وردورن در شکل دوشس گرمانت نمایان میشود و اوریان که به صورت خزنده ای کوچک مسخ میگردد). شرق به دو طریق در جستجوی زمان از دست رفته نمود میکند˓ یکی با انتخاب دقیق ( جادوی کلام) و دیگری با پیوستگی مداوم لحظات زمان (نقش حافظه) از سوی شهرزاد˓ که هر دو فرآیند در بازنویسی قصههای شرقی و معرفی آنها به خوانندگان فرانسوی قرن بیستم مهم بودهاند. تلاش خواهیم کرد با تکیه بر رویکردی مشابه، تأثیر شرق بر این رماننویس فرانسوی را نشان دهیم و اینکه این مهم میتواند به عنوان پایه و اساس هر نوع تحول نهان و آشکار در نظر گرفته شود.